۰۲۱۷۹۴۴۱
کلینیک ترک دکتر جوادی
ارتباط بین تروما و اعتیاد چیست؟

ارتباط بین تروما و اعتیاد چیست؟

اعتیاد، برخلاف تصور رایج، صرفاً یک عادت بد یا نشانه‌ای از ضعف اراده نیست؛ بلکه پدیده‌ای پیچیده و چندلایه است که ریشه‌های آن فراتر از مصرف صرف مواد می‌رود. بسیاری از افرادی که گرفتار چرخهٔ مصرف می‌شوند، در گذشتهٔ خود با زخم‌هایی پنهان از رویدادهای آسیب‌زا یا تجربه‌های دردناک (تروما) زندگی کرده‌اند.

این پرسش پیش می‌آید که چرا برخی افراد پس از مواجهه با بحران‌های زندگی به سمت اعتیاد کشیده می‌شوند، درحالی‌که دیگران چنین مسیری را در پیش نمی‌گیرند؟

پاسخ را باید در تأثیر عمیق تروما بر مغز، احساسات و رفتار جست‌وجو کرد. این مقاله به بررسی علمی و روان‌شناختی رابطه میان تروما و اعتیاد می‌پردازد و راهکارهایی کاربردی برای درمان هم‌زمان این دو مسئلهٔ درهم‌تنیده ارائه می‌دهد.

تروما چیست؟

تروما (Trauma) به تجربه‌ای گفته می‌شود که آن‌قدر برای فرد تکان‌دهنده، دردناک یا ترسناک است که ذهن و بدن او نمی‌توانند به‌درستی با آن کنار بیایند.

این تجربه می‌تواند ناگهانی و شدید باشد یا در طول زمان ادامه داشته باشد. تروما فقط یک اتفاق نیست؛ بلکه واکنش ما به آن اتفاق است. یعنی ممکن است دو نفر یک رویداد مشابه را تجربه کنند، ولی یکی از آن‌ها دچار تروما شود و دیگری نه.

از نگاه روان‌شناسی، تروما زمانی رخ می‌دهد که فرد با رویدادی مواجه می‌شود که حس امنیت، کنترل یا باورهایش را از بین می‌برد و توان مقابلهٔ ذهنی یا احساسی او برای کنارآمدن با آن کافی نیست.

در راهنمای تشخیصی روان‌پزشکی آمریکا (DSM-5)، تروما به‌عنوان رویارویی مستقیم یا غیرمستقیم با خطر مرگ، آسیب جدی یا خشونت تعریف می‌شود.

تروما چیست؟

مقاله پیشنهادی: ترک تریاک

انواع تروما عبارت است از:

  • ترومای حاد: این نوع تروما در نتیجهٔ یک رویداد ناگهانی، شدید و تک‌زمانی ایجاد می‌شود. مثلاً تصادف رانندگی، زلزله، تجاوز، یا دیدن مرگ یک عزیز. در این حالت، فرد به طور ناگهانی احساس ترس شدید، درماندگی یا وحشت می‌کند و بعد از آن ممکن است ذهنش بارها آن لحظه را بازسازی کند (فلاش‌بک).
  • ترومای مزمن: در این حالت فرد در طول زمان و به طور مکرر در معرض موقعیت‌های آسیب‌زا قرار دارد. مثلاً زندگی در خانه‌ای با خشونت خانگی، تجربهٔ مکرر آزار جسمی یا روانی، یا زندگی در مناطق جنگ‌زده. این نوع تروما به دلیل تکرارشدن، تأثیر عمیق‌تری بر روان فرد دارد و ممکن است به‌تدریج باعث فرسودگی ذهنی و عاطفی شود.
  • ترومای رشدی یا دوران کودکی: این نوع از تروما در سال‌های اولیهٔ زندگی فرد (به‌ویژه در کودکی) رخ می‌دهد، زمانی که مغز درحال‌رشد و شخصیت در حال شکل‌گیری است. تجربه‌هایی مثل بی‌توجهی، ترک‌شدن توسط والدین، سوءاستفاده جنسی یا عاطفی و نبود احساس امنیت، می‌توانند باعث اختلال در رشد مغز و الگوهای دلبستگی شوند. اثرات این نوع تروما معمولاً تا بزرگسالی ادامه پیدا می‌کند و می‌تواند زمینه‌ساز مشکلات روانی مانند افسردگی، اضطراب یا اعتیاد شود.

نشانه‌های شایع تروما شامل موارد زیر است:

  • فلاش‌بک (Flashback): بازگشت ذهنی به رویداد آسیب‌زا، به‌طوری که فرد احساس می‌کند دوباره در همان موقعیت قرار گرفته است.
  • کابوس‌های مکرر: دیدن خواب‌های ترسناک یا ناراحت‌کننده دربارهٔ رویداد تروما.
  • اجتناب: تلاش آگاهانه یا ناخودآگاه برای دوری از مکان‌ها، افراد یا فعالیت‌هایی که یادآور تروما هستند.
  • تحریک‌پذیری و عصبانیت: واکنش‌های تند، حتی به محرک‌های کوچک.
  • بی‌حسی عاطفی: احساس ناتوانی در تجربهٔ احساساتی مانند شادی یا عشق؛ قطع ارتباط احساسی با دیگران.
  • بیش برانگیختگی (Hyperarousal): حالتی از هوشیاری دائم که با بی‌خوابی، پرش از جا با صدای ناگهانی یا احساس دائم خطر همراه است.
  • مشکلات تمرکز و حافظه
  • احساس شرم، گناه یا بی‌ارزشی مفرط

سازوکار ارتباط تروما و اعتیاد

تروما و اعتیاد دو مسئلهٔ روانی هستند که رابطه‌ای نزدیک و پیچیده با یکدیگر دارند. بسیاری از افرادی که دچار اعتیاد می‌شوند، در گذشته تجربه‌هایی دردناک یا آسیب‌زا داشته‌اند که ذهن و بدن آن‌ها نتوانسته با آن به‌درستی کنار بیاید.

این تجربه‌های تروما (مانند آزار دوران کودکی، خشونت خانوادگی یا حادثه‌های ناگهانی) تأثیر عمیقی بر مغز، احساسات و توانایی فرد برای مقابله با فشارهای زندگی می‌گذارند. در نتیجه، برخی افراد برای فرار از این درد روانی یا کنترل احساسات شدید، به مصرف مواد مخدر یا الکل روی می‌آورند.

در این بخش، به زبان ساده توضیح می‌دهیم که چگونه تروما می‌تواند مغز، رفتار و احساسات فرد را طوری تغییر دهد که اعتیاد به‌عنوان یک «راه نجات موقت» ظاهر شود؛ هرچند که در بلندمدت، خود اعتیاد به مشکلی بزرگ‌تر تبدیل می‌شود.

خوددرمانی 

افرادی که از تروما رنج می‌برند، اغلب دچار اضطراب، افسردگی، بی‌خوابی، افکار مزاحم یا خاطرات آزاردهنده می‌شوند. چون کنارآمدن با این احساسات سخت است، ممکن است برای آرام‌کردن خود یا فرار از این رنج، سراغ مواد مخدر یا الکل بروند.
این کار را «خوددرمانی» می‌گویند؛ یعنی فرد به‌جای مراجعه به درمانگر یا دریافت کمک حرفه‌ای، خودش تلاش می‌کند با مصرف ماده‌ای، حالش را بهتر کند.

برای مثال، کسی که شب‌ها کابوس می‌بیند، ممکن است از الکل استفاده کند تا خوابش ببرد؛ یا فردی که دچار اضطراب شدید است، ممکن است برای آرام‌شدن به قرص‌های آرام‌بخش یا مواد مخدر پناه ببرد. این روش شاید در کوتاه‌مدت مؤثر به نظر برسد، اما در واقع چرخه‌ای خطرناک را آغاز می‌کند که باعث وابستگی و تشدید مشکلات می‌شود.

تغییرات مغزی: سیستم پاداش و دوپامین

مغز انسان یک سیستم طبیعی برای دریافت لذت دارد که به آن «سیستم پاداش» گفته می‌شود. این سیستم با ماده‌ای به نام دوپامین (یک پیام‌رسان شیمیایی در مغز) کار می‌کند. وقتی کاری خوشایند انجام می‌دهیم (مثل خوردن غذای خوشمزه یا شنیدن یک خبر خوب)، دوپامین ترشح می‌شود و حس خوبی به ما می‌دهد.

در افرادی که دچار تروما شده‌اند، این سیستم ممکن است دچار اختلال شود. مغز آن‌ها دیگر نمی‌تواند به‌درستی لذت‌های طبیعی را تجربه کند یا تعادل شیمیایی‌اش به هم می‌ریزد.

در این حالت، مصرف مواد مخدر یا الکل باعث ترشح ناگهانی و زیاد دوپامین می‌شود و فرد به طور مصنوعی احساس لذت می‌کند. اما چون این احساس ساختگی است، بعد از مدتی مغز به آن عادت می‌کند و برای تجربهٔ دوبارهٔ آن نیاز به مصرف بیشتر دارد این همان مسیر شکل‌گیری اعتیاد است.

ناحیه آمیگدال و هیپوکامپ: کنترل احساسات و حافظه

دو بخش مهم مغز به‌ویژه در افراد دچار تروما نقش دارند:

  • آمیگدال (Amygdala): بخشی از مغز که مسئول پردازش احساس ترس و خطر است. در افراد ترومادیده، این بخش بیش‌فعال می‌شود؛ یعنی مدام در حالت آماده‌باش است، حتی وقتی خطری وجود ندارد.
  • هیپوکامپ (Hippocampus): بخشی که مربوط به حافظه و تشخیص موقعیت‌هاست. تروما می‌تواند عملکرد این قسمت را مختل کند، به‌طوری‌که فرد در تشخیص زمان حال و خاطرات گذشته دچار مشکل می‌شود (مثلاً ممکن است فکر کند هنوز در موقعیت خطر قرار دارد).

وقتی این دو بخش درست کار نکنند، فرد نمی‌تواند احساساتش را تنظیم کند و دچار اضطراب، وحشت یا خاطرات مزاحم می‌شود. مصرف مواد، این فعالیت‌های مغزی را به طور موقت کاهش می‌دهد و به همین دلیل، افراد به سمت آن کشیده می‌شوند.

اختلال در مکانیزم‌های مقابله‌ای (Coping Mechanisms)

در حالت طبیعی، هر انسان سالم یاد می‌گیرد چگونه با استرس، ترس، خشم یا ناراحتی کنار بیاید؛ این‌ها را «مهارت‌های مقابله‌ای» می‌نامند. اما افرادی که تروما را تجربه کرده‌اند، به دلیل آسیب‌هایی که به روان آن‌ها وارد شده، معمولاً این مهارت‌ها را نیاموخته‌اند یا ازدست‌داده‌اند.

در نتیجه، وقتی با مشکلات یا احساسات شدید روبه‌رو می‌شوند، راهی برای مدیریت آن ندارند و به‌جای استفاده از روش‌های سالم (مثل صحبت‌کردن، نوشتن، ورزش یا مراجعه به درمانگر)، به مصرف مواد روی می‌آورند. این روش اگرچه در ظاهر راه‌حل است، ولی در عمل مشکل را تشدید می‌کند و تبدیل به اعتیاد می‌شود.

جدایی و بی‌حسی عاطفی (Dissociation)

برخی افراد پس از تجربهٔ تروما دچار «جدایی روانی» می‌شوند. این حالت مثل این است که فرد از احساسات خودش جدا می‌شود، خودش را به‌نوعی از بیرون می‌بیند، یا در موقعیت‌های واقعی احساس حضور ندارد. این وضعیت «دیسوشیشن» (Dissociation) نام دارد.

مواد مخدر و الکل می‌توانند به شکل موقت همین اثر را ایجاد کنند؛ یعنی فرد احساساتش را خاموش کند و از درد و رنج عاطفی فرار کند؛ بنابراین، کسی که دچار این حالت است، ممکن است به طور ناخودآگاه به سراغ موادی برود که این حس بی‌حسی را تقویت کنند. اما این هم یک راه‌حل موقتی و آسیب‌زننده است.

افزایش آسیب‌پذیری روانی، زیستی و محیطی

تجربهٔ تروما، به‌ویژه اگر در سنین پایین اتفاق افتاده باشد، می‌تواند آسیب‌های عمیقی در ساختار روانی و حتی ژنتیکی فرد ایجاد کند. این آسیب‌ها ممکن است باعث شوند که فرد در برابر فشار روانی یا وسوسه‌های محیطی، مقاومت کمتری داشته باشد.

به بیان ساده‌تر، فردی که تروما دیده، در مقایسه با فردی که چنین تجربه‌ای نداشته، بیشتر در معرض خطر قرار دارد که به سمت مواد کشیده شود؛ مخصوصاً اگر در محیطی پرتنش، بدون حمایت اجتماعی و بدون آموزش مهارت‌های مقابله‌ای رشد کرده باشد.

سازوکار ارتباط تروما و اعتیاد

مقاله پیشنهادی: ترک گل 

الگوهای رایج در افرادِ دارای تروما و اعتیاد

برای درک بهتر ارتباط بین تروما و اعتیاد، گاهی لازم است از دنیای آمار و نظریه فاصله بگیریم و نگاهی بیندازیم به الگوهایی که در زندگی واقعی افراد دیده می‌شود.

بررسی‌های علمی و بالینی نشان می‌دهند که بسیاری از افرادی که دچار اعتیاد هستند، در گذشته با رویدادهای آسیب‌زای روحی (تروما) روبه‌رو شده‌اند.

این ارتباط فقط یک فرضیه نیست؛ بلکه در زندگی روزمره، در رفتارها، واکنش‌های احساسی و حتی نشانه‌های جسمی افراد قابل‌مشاهده است. در ادامه، به سه الگوی رایج اشاره می‌کنیم که معمولاً در افرادی که با تروما و اعتیاد دست‌وپنجه نرم می‌کنند، دیده می‌شود.

  • همپوشانی PTSD و SUD
    PTSD یا اختلال استرس پس از سانحه (Post-Traumatic Stress Disorder)، نوعی واکنش طولانی‌مدت به تروماست که با کابوس، اضطراب، فلاش‌بک و اجتناب از یادآورهای حادثه همراه است. SUD هم به معنی اختلال مصرف مواد (Substance Use Disorder) است.
    پژوهش‌ها نشان داده‌اند که بین این دو اختلال همپوشانی بالایی وجود دارد؛ یعنی کسانی که یکی از آن‌ها را دارند، اغلب به دیگری هم مبتلا هستند. وجود هر دو بیماری در کنار هم درمان را پیچیده‌تر می‌کند، چون یکی بر شدت دیگری می‌افزاید.
  • ترومای کودکی و اعتیاد در بزرگسالی
    تجربه‌هایی مانند آزار جسمی، جنسی یا عاطفی در کودکی، بی‌توجهی والدین یا زندگی در محیط ناامن می‌تواند تأثیرات طولانی‌مدتی بر روان کودک بگذارد. این آسیب‌ها باعث می‌شوند فرد در بزرگسالی بیشتر به دنبال راه‌هایی برای فرار از احساسات دردناک باشد؛ یکی از این راه‌ها مصرف مواد است.
    مطالعات جدید نشان داده‌اند که کودکانی که در محیط‌های پرتنش و بدون حمایت رشد کرده‌اند، در نوجوانی و بزرگسالی بیشتر در معرض اعتیاد هستند.
  • نشانگرهای بالینی که به تروما در پسِ اعتیاد اشاره دارند
    گاهی اوقات در فردی که با مشکل اعتیاد روبه‌روست، علائم خاصی دیده می‌شود که زنگ هشدار وجود تروما در گذشتهٔ اوست. این نشانه‌ها شامل حملات ناگهانی اضطراب یا وحشت (پانیک)، فلاش‌بک (بازگشت ذهنی به رویداد تروماتیک)، تغییرات شدید خلق‌وخو و مشکل در روابط عاطفی یا دلبستگی است.
    وجود چنین علائمی نشان می‌دهد که شاید اعتیاد فرد تنها یک «رفتار ناسالم» نباشد، بلکه واکنشی به دردهای عمیق‌تری باشد که هنوز درمان نشده‌اند.

رویکردهای درمانی جامع

برای درمان مؤثر افرادی که هم دچار اعتیاد هستند و هم با تروما (تجربه‌های آسیب‌زای روانی) روبه‌رو شده‌اند، باید از روش‌هایی استفاده کرد که به هر دو مشکل به طور هم‌زمان رسیدگی کنند.

اگر فقط یکی از این دو مسئله درمان شود، معمولاً احتمال بازگشت (عود) اعتیاد یا تشدید علائم روانی بسیار زیاد است. تحقیقات جدید پیشنهاد می‌کنند که ترکیبی از روان‌درمانی، دارو و حمایت اجتماعی می‌تواند مؤثرترین مسیر برای بهبود باشد. در ادامه، چند روش درمانی مؤثر و شناخته‌شده را به زبان ساده معرفی می‌کنیم:

  • درمان شناختی رفتاری متمرکز بر تروما (TF-CBT)
    این روش به فرد کمک می‌کند تا بتواند افکار منفی مربوط به تروما را بشناسد و تغییر دهد، احساسات خود را بهتر کنترل کند، و به‌تدریج با خاطرات دردناک کنار بیاید.
    در این درمان، به فرد مهارت‌هایی آموزش داده می‌شود تا احساسات و واکنش‌های خود را مدیریت کند. تحقیقات علمی نشان داده‌اند که این روش می‌تواند علائم اضطراب و ترس ناشی از تروما را به طور مؤثری کاهش دهد.
  • حساسیت‌زدایی و پردازش مجدد از طریق حرکات چشم (EMDR)
    در این روش، درمانگر از حرکات چشم (حرکات چپ و راست در حین فکرکردن به یک خاطره دردناک) برای کمک به پردازش بهتر آن خاطره استفاده می‌کند. این کار باعث می‌شود که شدت احساسات منفی مربوط به آن خاطره کاهش پیدا کند.
    نسخه‌ای از این روش به‌صورت ویژه برای اعتیاد طراحی شده است (AF-EMDR) که در آن علاوه بر خاطرات آسیب‌زا، میل شدید به مصرف مواد هم مورد درمان قرار می‌گیرد.
  • روان‌درمانی حمایتی
    در این نوع درمان، نقش اصلی درمانگر این است که محیطی امن، صمیمی و بدون قضاوت برای فرد فراهم کند تا بتواند آزادانه درباره اتفاقات ناراحت‌کننده گذشته صحبت کند.
    این گفت‌وگو به فرد کمک می‌کند احساساتش را بهتر بشناسد، آرام‌تر شود و دوباره اعتماد به خود و دیگران را بازیابد. این نوع درمان پایه و اساس بسیاری از درمان‌های موفق برای تروما و اعتیاد است.
  • درمان شناختی رفتاری (CBT) برای اعتیاد
    CBT یکی از رایج‌ترین روش‌ها برای درمان اعتیاد است. این روش به فرد کمک می‌کند که موقعیت‌هایی را که باعث وسوسه یا مصرف مواد می‌شوند شناسایی کند و برای آن‌ها راه‌حل‌های سالم‌تری مثل ورزش، مراقبه یا گفت‌وگو با دیگران پیدا کند.
    تحقیقات نشان داده‌اند که حتی نسخه‌های آنلاین یا دیجیتال این روش هم می‌توانند مصرف مواد را کاهش دهند و هزینه درمان را پایین بیاورند.
  • مصاحبه انگیزشی (MI)
    این روش بیشتر شبیه یک گفت‌وگوی دوستانه بین درمانگر و فرد است که هدفش این است که انگیزهٔ فرد برای تغییر افزایش پیدا کند.
    در این روش، درمانگر تلاش می‌کند مقاومت فرد در برابر تغییر را کم کند و به او کمک کند خودش به این نتیجه برسد که وقت تغییر است. مطالعات نشان داده‌اند که MI به‌ویژه در مراحل ابتدایی درمان می‌تواند تأثیر خوبی داشته باشد.
  • گروه‌درمانی و گروه‌های حمایتی
    حضور در گروه‌های خودیار، به فرد این حس را می‌دهد که تنها نیست و افرادی مثل خودش هستند که تلاش می‌کنند پاک بمانند. در این گروه‌ها افراد تجربه‌های خود را با هم به اشتراک می‌گذارند و از هم حمایت می‌کنند. پژوهش‌ها نشان داده‌اند که شرکت در این گروه‌ها احتمال پاک ماندن و بهبود را افزایش می‌دهد.

نتیجه‌گیری

اعتیاد در بسیاری از موارد تنها یک مشکل سطحی یا رفتاری نیست، بلکه پاسخی عمیق به زخم‌هایی است که در گذشتهٔ روانی فرد، به‌ویژه در قالب تروما، شکل‌گرفته‌اند. تجربه‌های آسیب‌زا مانند خشونت، آزار یا فقدان امنیت در دوران کودکی یا بزرگسالی می‌توانند مسیر مغز، احساسات و مهارت‌های مقابله‌ای فرد را به‌گونه‌ای تغییر دهند که مصرف مواد تبدیل به راهی موقت برای فرار از درد شود.

این مقاله نشان داد که چگونه تروما و اعتیاد در سطوح روان‌شناختی، زیستی و رفتاری به هم گره‌خورده‌اند و چه درمان‌های علمی و مؤثری می‌توانند این چرخه را قطع کنند.

پیام کلیدی این است: اگر شما یا عزیزتان با اعتیاد دست‌وپنجه نرم می‌کنید، ممکن است در پشت آن دردهای پنهانی وجود داشته باشد که بدون درمان تروما، رهایی کامل ممکن نباشد.

خوشبختانه، درمان‌هایی وجود دارد که به طور هم‌زمان به اعتیاد و تروما می‌پردازند و می‌توانند راه را برای بازیابی آرامش روانی، بهبودی پایدار و بازگشت به یک زندگی سالم و هدفمند هموار کنند.

کلینیک ترک اعتیاد دکتر جوادی با تیمی متخصص در درمان‌های روان‌شناختی و دارویی، آمادهٔ ارائهٔ مشاوره و درمان‌های جامع برای اعتیاد و مشکلات زمینه‌ای مانند تروما است. برای دریافت مشاوره رایگان همین حالا  با بهترین کلینیک ترک اعتیاد تهران تماس بگیرید و اولین قدم را به‌سوی بهبودی بردارید.

پرسش‌های متداول

  1. آیا هر فرد معتادی حتماً تجربه تروما داشته است؟
    نه، همهٔ افراد معتاد لزوماً تروما را تجربه نکرده‌اند. اما تروما در بسیاری از موارد یکی از عوامل پنهان و مهم در شکل‌گیری اعتیاد است.
  2. چگونه می‌توانم بفهمم که تروما در اعتیاد من نقش دارد؟
    اگر همراه با مصرف مواد، دچار خاطرات آزاردهنده، بی‌خوابی، اضطراب شدید یا اجتناب از بعضی موقعیت‌ها هستید، ممکن است تروما نقش داشته باشد. مشاوره با یک روان‌شناس می‌تواند به تشخیص دقیق کمک کند.
  3. آیا درمان تروما بدون ترک اعتیاد امکان‌پذیر است؟
    بله، تحقیقات جدید نشان داده‌اند که می‌توان تروما و اعتیاد را هم‌زمان درمان کرد و لازم نیست صبر کنی تا مصرف را به طور کامل کنار بگذاری.

۱۴۰۴/۰۴/۰۷

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

20 + شانزده =

دریافت مشاوره رایگان